سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/6/13
11:36 صبح

چراهای بی پاسخ

بدست Certgoo در دسته چرا، بی جواب

چــرا، سالها اشیاء دست دوم منزل را در انبار نگه می داریم و از آنها استفاده نمی کنیم، ولی حاضر به بخشیدن آن به افراد مستحق نیستیم؟!

چــرا، در هر شرایطی منافع شخصی را به منافع جمع ترجیح میدهیم؟!

چــرا، یک عمر از ترس نداری با فلاکت زندگی می کنیم؟!

چــرا، برآیند کار دو نفر همیشه کمتر از دو است؟!


چــرا، بسیاری از مردم وقتی دستگاهی را می خرند قبل از خواندن دستور کاربری آن، آنرا روشن و با سعی و خطا سعی می کنند طرز کار آنرا یاد بگیرند و انگار مشغول "کشف" طرز کار آن هستند؟!

چــرا، برای یه آدرس اینترنتی به جای یک دبیلیو، سه تا دبیلیو قرار دادند؟!

چــرا، 
ساعتها در صف دریافت چند پاکت شیرسوبسیدی می ایستیم، آنهم با تفاوت قیمتی ناچیز با شیر آزاد، ولی تحمل یک ثانیه دیر حرکت کردن راننده جلویمان را پشت چراغ راهنمایی نداریم؟!

چــرا، 
در رستوران برای پرداخت صورت حساب بشدت تعارف می کنیم تا جایی که ممکن است کار به نزاع بکشد، ولی در اولین فرصت میهمانمان را متهم به گدا صفتی می کنیم؟!

چــرا، 
غربی ها سالها تلاش می کنند و خودرو طراحی می کنند، ولی ما آنرا، با حذف تعدادی از امکانات و تجهیزات جانبی، ساده میسازیم و می فروشیم؟!

چــرا، 
غربی ها به قانون احترام می گذارند، ولی ما از قانون می گریزیم؟!

چــرا، 
در غرب هنگامی که مدارس تعطیل میشوند دانش آموزان ناراحت می شوند، اما در ایران دانش آموزان از شادی کیف هایشان را به هوا پرت می کنند؟!

چــرا، 
غربی ها به دانشگاه می روند تا دانش بیاموزند، ولی ما میرویم که مدرک بگیریم؟!

چــرا، 
غربی ها کارها را به شیوه علمی انجام میدهند، اما ما به شیوه استاد کاری و کدخدا منشی؟!

چــرا، 
در ایران فارغ التحصیلان مدیریت و علوم سیاسی غالبا" بیکارند، اما در عوض سیاستمداران و مدیران کشور همه پزشک، مهندس، روحانی و یا بنحوی کارشناسان رشته های دیگرند؟!

چــرا، 
آخرین ورژن نرم افزارها را بلافاصله روی رایانه هایمان نصب می کنیم ولی هرگز به دنبال استفاده از آن قابلیت جدید نیستیم؟!

چــرا، 
غربی ها خدمت نظام وظیفه را امری ملی و مقدس می دانند، ولی ما آنرا زور گویی تا جائیکه در قدیم عوام به خدمت نظام وظیفه می گفتند "اجباری"؟!

چــرا، 
اگر کسی به "ناموسمان" نگاهی چپ بیندازد می خواهیم شکمش را پاره کنیم، اما براحتی ناموس دیگران را ورانداز میکنیم؟!

چــرا، 
از قالب کردن اجناس قلابی و مواد فاسد به دیگران لذت می بریم؟!

چــرا، 
غالبا" تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم؟!

چــرا، 
معمولا به دستور پزشک تمام دارویمان را مصرف نمی کنیم و به مجردی که "احساس" بهبودی کردیم مصرف دارو را قطع می کنیم؟!

چــرا، 
جراحان ایران بر خلاف تعرفه های رسمی مبلغ کلانی از بیمار جداگانه دریافت می کنند؟!

چــرا، 
تقریبا" پنجاه سال است که تیراژ کتاب های غیر درسی در ایران بین 2000 تا 3500 باقیمانده است. راستی مگر جمعیت ایران در این مدت ثابت بوده است؟!

چــرا، 
اکثر تعمیرگاه ها و مغازه دارها پیاده رو و خیابان را محل کسب و کار خود می دانند و مامور شهرداری هم مدام بدنبال جریمه برای "سد معبر" است؟!

چــرا، 
بخشی از فضای منزل را به مبل و میز نهار خوری اختصاص میدهیم ولی روی زمین می نشینیم و توی سفره غذا می خوریم؟!


چــرا، با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم؟!

چــرا، 
اگر پزشکی به ما داروی زیاد ندهد یا اگر هیچ دارویی ندهد، می گوییم بی سواد است و دیگر به او مراجعه نمی کنیم؟!

چــرا، 
هر کجا صف است فکر می کنیم خیرات است؟!

چــرا، 
فکر می کنیم مالیات پول زور است، ولی هنگامی که خودرو ما به چاله های خیابان می افتد به دولت ناسزا می گوییم؟!

چــرا، 
هنگامی که پلیس ما را جریمه می کند او را نامرد خطاب می کنیم، ولی رانندگان متخلف دیگر را ناسزا گفته و سراغ پلیس را می گیریم؟!

چــرا، 
بسیاری از مردم به هنگام گردشگری دوست دارند میوه های روی درخت باغ های دیگران را بچینند، در حالیکه مقدار زیادی میوه همراه خود دارند؟!

چــرا، 
به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم؟!

چــرا، 
حجم غذا برای اغلب ایرانی ها مهم تر از کیفیت آن است؟!

چــرا، 
ده ها سال است که در آشپزی ایرانی تحولی پیدا نشده؟!

چــرا، 
بیشتر نواقص را می بینیم، ولی در رفع نواقص ناتوانیم؟!

چــرا، 
در میهمانی ها، ظاهر سازی جای واقعیت را می گیرد؟!

چــرا، 
منافع زود گذر را به منافع پایداری که دیرتر بدست آید ترجیح می دهیم؟!

چــرا، 
در هر کاری اظهار فضل می کنیم و از گفتن نمی دانم شرم داریم؟!

چــرا، 
کلمه "من" را بیش از "ما" بکار می بریم؟!

چــرا، 
در شهرها خسارتی که چاله ها و دست اندازها به خودروها وارد میکنند چند هزار برابر هزینه رفع آنها است ولی مدتها آنها را بحال خود رها می کنند؟!

چــرا، 
دریچه نگهداری خطوط تلفن، پنجره های فاضلاب و امثالهم همیشه یا پائین تر و یا بالاتر از سطح آسفالت خیابان است؟!

چــرا، 
غالبا" مهارت را به دانش ترجیح میدهیم؟!

چــرا، 
بیشتر در گذشته بسر میبریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم؟!

چــرا، 
عقب افتادگیمان را بگردن کشورهای قدرتمند و توطئه آنها می اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی داریم؟!

چــرا، 
دائما" دیگران را نصیحت می کنیم، ولی خودمان به آنها عمل نمی کنیم؟!

چــرا، 
هنگامیکه به هدفمان نمی رسیم آنرا به حساب نصیب و قسمت یا سرنوشت و بدبیاری می گذاریم ولی هرگز به تجزیه و تحلیل علل آن نمی پردازیم؟!

چــرا، 
همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه نود می گیریم؟!

چــرا، 
در ایران موتورسیکلت خودرو خانوادگی است و می شود تا شش نفر هم سوار آن بشوند؟!

 

vتوجــــــــــــــــهv

 

xهر گونه کپی برداری از این مطلب غیر مجاز است r

" (در صورتی که اسم وبلاگ را بیاورید مشکلی نیست)        a